برنج، گندم و ذرت سه محصول غذایی پیشرو در جهان هستند. آنها روی هم به طور مستقیم بیش از 42٪ از کل کالری مصرفی کل جمعیت انسان را تامین می کنند. مصرف انسان در سال 2009 78 درصد از کل تولید برنج را به خود اختصاص داد، در حالی که این میزان برای گندم 64 درصد و ذرت 14 درصد بود. از بین این سه محصول عمده، برنج مهم ترین محصول غذایی برای مردم کشورهای کم درآمد و کم درآمد است. اگرچه مصرف برنج در بین طبقات درآمدی به طور نسبتاً مساوی در کشورهای کم درآمد توزیع می شود، فقیرترین مردم گندم نسبتا کمی مصرف می کنند.
برنج غذای اصلی بیش از نیمی از جمعیت جهان است - بیش از 3.5 میلیارد نفر بیش از 20 درصد از کالری روزانه خود را به برنج وابسته هستند. برنج در سال 2009 19 درصد انرژی سرانه انسان و 13 درصد پروتئین سرانه را تامین کرد. آسیا 90 درصد مصرف جهانی برنج را به خود اختصاص داده است و کل تقاضای برنج در آنجا همچنان در حال افزایش است. اما در خارج از آسیا، جایی که برنج هنوز جزء اصلی نیست، مصرف سرانه به رشد خود ادامه می دهد. برنج سریعترین غذای اصلی در آفریقا و همچنین یکی از سریعترینها در آمریکای لاتین است. مصرف جهانی برنج به دلیل رشد جمعیت و رشد اقتصادی، به ویژه در بسیاری از کشورهای آسیایی و آفریقایی، همچنان قوی است.
پروفسور توموکو ایمای از زنان دوشیشا میگوید: "ارتباطات مشاهده شده نشان میدهد که نرخ چاقی در کشورهایی که برنج را به عنوان غذای اصلی مصرف میکنند پایین است. بنابراین، یک غذای ژاپنی یا یک رژیم غذایی به سبک آسیایی مبتنی بر برنج ممکن است به پیشگیری از چاقی کمک کند." کالج هنرهای لیبرال، کیوتو، ژاپن که این تحقیق را رهبری کرد. با توجه به افزایش سطح چاقی در سراسر جهان، خوردن برنج بیشتر باید برای محافظت در برابر چاقی حتی در کشورهای غربی توصیه شود.
افرادی که سطوح بالاتری از فیبر غذایی و غلات کامل مصرف میکنند، در مقایسه با افرادی که مصرف کمتری دارند، وزن و کلسترول کمتری دارند و میزان ابتلا به بیماریهای غیرواگیر کمتری دارند. با این حال، تأثیر مصرف برنج بر چاقی نامشخص است.
برای درک بهتر ارتباط بین این دو، ایمای و همکارانش برنج (همه محصولات برنج از جمله برنج سفید، برنج قهوهای، آرد برنج) مصرف نسبی (گرم در روز/نفر) و مصرف انرژی (کیلو کالری/روز/نفر) را در رژیمهای غذایی مورد بررسی قرار دادند. از 136 کشور با جمعیت بیش از 1 میلیون نفر، با استفاده از داده های سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد .
این داده ها همراه با تخمین شیوع چاقی، میانگین تعداد سال های سپری شده در آموزش، درصد جمعیت بالای 65 سال، تولید ناخالص داخلی (GDP) سرانه، و هزینه های بهداشتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. کشورها در دو گروه کم مصرف و پرمصرف دسته بندی شدند.
تجزیه و تحلیل آنها نشان داد که کل انرژی مصرف شده، میزان سیگار کشیدن، سطح چاقی، درصد جمعیت بالای 65 سال، تولید ناخالص داخلی، هزینه های آموزشی و بهداشتی در کشورهایی که سطوح بالای برنج مصرف می کردند (رتبه 1؛ 473 گرم در) به طور قابل توجهی کمتر بود. روز/نفر)، لائوس (دومین؛ 443) کامبوج (سوم؛ 438)، ویتنام (چهارم؛ 398) و اندونزی (5؛ 361)، در مقایسه با کشورهایی با مصرف کمتر برنج از جمله فرانسه (رتبه 99؛ 15 گرم در روز). /نفر)، بریتانیا (89؛ 19)، ایالات متحده آمریکا (87؛ 19)، اسپانیا (81؛ 22)، کانادا (77؛ 24)، استرالیا (67؛ 32).
حتی پس از در نظر گرفتن و تعدیل این عوامل خطر شناخته شده، یک ارتباط معکوس بین مصرف برنج و میزان چاقی مشاهده شد که نشان می دهد مصرف بیشتر برنج می تواند محافظت بیشتری را ایجاد کند.
"به نظر می رسد خوردن برنج از افزایش وزن جلوگیری می کند. این امکان وجود دارد که فیبر، مواد مغذی و ترکیبات گیاهی موجود در غلات سبوس دار احساس سیری را افزایش داده و از پرخوری جلوگیری کند. برنج همچنین چربی کمی دارد و سطح گلوکز خون پس از غذا نسبتاً پایین است. پروفسور ایمای میگوید: با این حال، گزارشهایی نیز وجود دارد که نشان میدهد افرادی که برنج بیش از حد مصرف میکنند، بیشتر در معرض ابتلا به سندرم متابولیک و دیابت هستند. بنابراین، مصرف مقدار مناسب برنج ممکن است از چاقی جلوگیری کند.
در آسیا، مصرف برنج بسیار بالاست و در بسیاری از کشورها سالانه بیش از 100 کیلوگرم سرانه است. برای حدود 520 میلیون نفر در آسیا، که بیشتر آنها فقیر یا بسیار فقیر هستند، برنج بیش از 50 درصد از منبع کالری را تامین می کند. به طور گسترده انتظار می رود که مصرف سرانه برنج در اکثر کشورهای آسیایی در آینده با افزایش درآمد و با تنوع بخشیدن به رژیم غذایی خود شروع به کاهش کند یا ادامه دهد. در میان کشورهای پردرآمد آسیایی مانند ژاپن، تایوان و کره جنوبی و همچنین در هنگ کنگ، کاهش قابل توجهی در مصرف سرانه در چهار دهه اخیر مشاهده شده است. الگوهای مشابهی در کشورهای با درآمد متوسط مانند چین، مالزی و تایلند در دو دهه اخیر ظاهر شده است زیرا مردم آنجا شروع به مصرف گوشت و سبزیجات به نسبت بیشتری کردهاند. در بیشتر کشورهای آسیایی از جمله ایران خرید عمده برنج متداول است و خرید برنج به صورت جزئی بسیار کم اتفاق می افتد.
در بسیاری دیگر از کشورهای آسیایی در حال توسعه، از جمله هند، ویتنام و اندونزی، مصرف سرانه در سال های اخیر نیز با افزایش درآمد، اما با سرعت نسبتاً آهسته، شروع به کاهش کرده است. از سوی دیگر، بسیاری دیگر از کشورهای آسیایی با درآمد متوسط تا پایین، از جمله فیلیپین، میانمار، کامبوج، بنگلادش و لائوس، همچنان شاهد افزایش مصرف سرانه هستند. به دلیل عادات غذایی متفاوت ملی – مانند تعداد زیاد گیاهخواران لاکتو-اوو در هند، برای مثال – نمی توان تصور کرد که همه کشورهای آسیایی از الگوهای کاهش مصرف برنج با افزایش درآمد قابل تصرف پیروی خواهند کرد. سوال اصلی این است که چگونه الگوی مصرف هر کشور با افزایش درآمد و افزایش سریع شهرنشینی بر عادات غذایی تاثیر میگذارد، تغییر خواهد کرد. به طور کلی، با وجود تغییرات مشاهده شده در روند مصرف سرانه برنج آسیایی، کل تقاضای برنج در آسیا همچنان در حال افزایش است.
در جنوب صحرای آفریقا، برنج سریعترین رشد را در غذای اصلی دارد. سرانه مصرف سالانه برنج از سال 1970 دو برابر شده و به 27 کیلوگرم رسیده است و در بیشتر کشورها به سرعت در حال افزایش است که ناشی از نرخ بالای رشد جمعیت و تغییر ترجیحات مصرف کننده است. ساکنان شهری که تنها چند دهه پیش به ندرت برنج می خوردند، اکنون روزانه آن را مصرف می کنند. در کشورهای آفریقایی مانند نیجریه، تانزانیا و نیجر، مردم با افزایش درآمد از غده و کاساوا به سمت برنج حرکت می کنند. شکاف بین تقاضا و عرضه در کشورهای جنوب صحرای آفریقا، جایی که برنج در 38 کشور کشت و مصرف می شود، در سال 2008 به 10 میلیون تن برنج آسیاب شده رسید که هزینه واردات این منطقه را 3.6 میلیارد دلار برآورد کرد.
برنج همچنین یکی از مهم ترین و سریع ترین غذاهای اصلی در آمریکای لاتین، به ویژه در میان مصرف کنندگان شهری و به ویژه اقشار فقیر است. در آمریکای لاتین و دریای کارائیب، به دلیل ترکیبی از رشد جمعیت و افزایش مداوم مصرف سرانه، مصرف برنج در دو دهه گذشته 40 درصد افزایش یافته است. در آمریکای جنوبی، متوسط مصرف سرانه برنج سالانه 45 کیلوگرم است، در حالی که در کارائیب به بیش از 70 کیلوگرم رسیده است. آمریکای لاتین نیز مانند آفریقا واردکننده خالص برنج است و پیشبینی میشود تا سال 2015 کسری سالانه آن 4 میلیون تن باشد.
رشد مصرف قوی مشابهی در میان کشورهای خاورمیانه با مصرف برنج تقریباً دو برابر شده در دو دهه اخیر مشهود بوده است. همراه با رشد شدید جمعیت، افزایش سریع مصرف سرانه نیز به این رشد سریع تقاضای برنج کمک کرده است. حتی در کشورها و مناطق توسعهیافته مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا، مصرف سرانه برنج تا حدودی به دلیل مهاجرت از کشورهای آسیایی به رشد خود ادامه میدهد. موسسه تحقیقات سیاست (FAPRI)، برآورد میکند که تقاضای جهانی برای برنج از 439 میلیون تن افزایش یابددر سال 2010 به 496 میلیون تن در سال 2023 و افزایش بیشتر به 555 میلیون تن در سال 2035. این افزایش کلی 26 درصدی در 25 سال آینده است، اما نرخ رشد از 13 درصد برای 10 سال اول به 12 سال کاهش خواهد یافت. درصد در 15 سال آینده، با کاهش نرخ رشد جمعیت و تنوع مردم از برنج به سایر غذاها. با وجود کاهش مداوم مصرف سرانه در چین و هند، پیشبینی میشود مصرف برنج آسیایی 67 درصد از کل افزایش را تشکیل دهد که از 388 میلیون تن در سال 2010 به 465 میلیون تن در سال 2035 افزایش یافته است. علاوه بر این، 30 میلیون تن برنج بیشتر مورد نیاز آفریقا خواهد بود که نسبت به مصرف برنج در سال 2010 130 درصد افزایش یافته است. پیشبینی میشود در قاره آمریکا، کل مصرف برنج تا 25 سال آینده 33 درصد افزایش یابد.
در بیشتر کشورهای در حال توسعه، در دسترس بودن برنج برابر با امنیت غذایی است و ارتباط نزدیکی با ثبات سیاسی دارد. تغییرات در دسترس بودن برنج و در نتیجه قیمت، باعث ناآرامی اجتماعی در چندین کشور شده است. در طول بحران غذایی سال 2008 قیمت برنج سه برابر شد. بانک جهانی تخمین زد که در نتیجه 100 میلیون نفر دیگر به فقر کشیده شدند. برای قشر فقیر افراطی آسیا که با کمتر از 1.25 دلار در روز زندگی می کنند، برنج تقریباً نیمی از هزینه های غذایی و یک پنجم کل هزینه های خانوار را تشکیل می دهد. این گروه به تنهایی سالانه معادل 62 میلیارد دلار (PPP) برای برنج هزینه می کند.
تخمین زده شده است که به ازای هر یک میلیارد نفر که به جمعیت جهان اضافه می شود، سالانه 100 میلیون تن برنج (شالی) بیشتر باید تولید شود. با بعید بودن گسترش بیشتر منطقه، اگر بخواهیم قیمت های بازار جهانی در سطوح مقرون به صرفه برای میلیاردها مصرف کننده تثبیت شود، بازده جهانی برنج باید سریعتر از گذشته اخیر افزایش یابد. تقاضای پیشبینیشده برای برنج در کوتاهمدت تا میانمدت از عرضه پیشی خواهد گرفت، مگر اینکه کاری برای معکوس کردن روندهای فعلی رشد کند بهرهوری و مدیریت ناکارآمد و اغلب ناپایدار منابع طبیعی انجام شود. برای اطلاعات بیشتر، لطفا امنیت غذایی را ببینید.
نتیجه
اگرچه این تحقیق رابطه علت و معلولی بین مصرف برنج در سطح کشور و چاقی ایجاد نمی کند، محققان می گویند که باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. در حالی که یک محدودیت در مطالعات مقطعی خطر شناسایی ارتباط های نادرست در نتیجه عوامل مخدوش کننده است، ارتباط شناسایی شده بین مصرف برنج و چاقی حتی پس از تعدیل عوامل خطرزای مختلف سبک زندگی و اجتماعی-اقتصادی باقی ماند. نویسندگان به نیاز به مطالعات آینده برای نشان دادن اینکه آیا افزایش مصرف فردی برنج منجر به بهبود نرخ چاقی در مطالعات طولی میشود، اشاره میکنند. برای خرید بهترین برنج ایرانی می توانید با مشاوران ما در کارخانه شالیکوبی آرتا رحیمی تماس حاصل نمایید.
منبع:
https://www.eurekalert.org/news-releases/765372
https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fnut.2021.694370/full
برچسب ها
ارسال دیدگاه
دیدگاه ها
آخرین مطالب
پربازدیدترین مطالب